خآکستری نوشت های گیله دختر

ساخت وبلاگ

بالاخره یکم جون گرفتم تا بتونم بنویسم .

این روزا هم میگذرن ... چاره چیه باید منتظر باشیم و صبور .

بشدت دلتنگ همون روزای معمولی گذشته ام .

آخر هفته های توی کافه ، اول هفته هایی که با درس و دانشگاه شروع میشد ، خرید کردنا و توی هایپر چرخیدنا و حتی بدون استرس و نگرانی روز رو گذروندن ...

خآکستری نوشت های گیله دختر...
ما را در سایت خآکستری نوشت های گیله دختر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ixo-memories-xoe بازدید : 181 تاريخ : يکشنبه 18 اسفند 1398 ساعت: 22:54

خدای مهربونم تا تو رو دارم و تا وقتی که منو و عزیزانم رو در پناه خودت حفظ کردی از هیچ چیز نمیترسم .

خدا جونم، هوامونُ داشته باش ... هوای یار فداکارم رو بیشتر .

من به دستای مهربون تو ایمان دارم و  روزای بعد از آرامشمون رو دارم میبینم .

خآکستری نوشت های گیله دختر...
ما را در سایت خآکستری نوشت های گیله دختر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ixo-memories-xoe بازدید : 177 تاريخ : يکشنبه 18 اسفند 1398 ساعت: 22:54

روزای خوبی رو‌ نمیگذرونیم گیله خوان ها ...شهرمون تقریباً توی قرنطینه س و آمار ها دارن زیادتر میشن .با یادآوری کوچیک ترین خاطراتم میزنم زیر گریه و نمیتونم جلوشو بگیرم .من همون هفته های گذشته رو میخوام خآکستری نوشت های گیله دختر...
ما را در سایت خآکستری نوشت های گیله دختر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ixo-memories-xoe بازدید : 192 تاريخ : يکشنبه 18 اسفند 1398 ساعت: 22:54

داشتم به مریم میگفتم مهم نیست بعد این قضایا کی و کجا همو ببینیم، ولی میدونم وقتی بغلت کنم گریه م میگیره .

خآکستری نوشت های گیله دختر...
ما را در سایت خآکستری نوشت های گیله دختر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ixo-memories-xoe بازدید : 191 تاريخ : يکشنبه 18 اسفند 1398 ساعت: 22:54

صدای گنجشک ها رو میشنوم،

آفتاب بعد از روزها خودشُ نشون داده،

شکوفه های بهاری رو میبینم ...

بعد هفته ها، اینا برام نشونه های خوبه.

خآکستری نوشت های گیله دختر...
ما را در سایت خآکستری نوشت های گیله دختر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ixo-memories-xoe بازدید : 178 تاريخ : يکشنبه 18 اسفند 1398 ساعت: 22:54